تازه‌ترین یادداشت‌های من

میرایِ سخن‌پرداز

می‌گویند ما در دوره‌ای گنگ و بی‌زبان، وحشت‌زده در شکافِ کوه‌ها روزگار می‌گذراندیم. یگانه برتری‌مان بر جانوران، آن بود که قدوقامتی داشتیم و می‌توانستیم با مثلِ چماقی به جان‌شان بیفتیم و شکارشان کنیم.

| بخوانید |

آیینِ فرهیختگی

کسی که غرق در یک دانش است و از دانش‌های دیگر ناآگاه، ناخدایی است که به جای راندنِ کشتی در اقیانوسی بزرگ، آن را به دست خویش در کنار جزیره‌ای متروک به گِل

| بخوانید |

از مکتب‌خانه‌ تا مدرسه | روایتِ عبور از دورۀ سنتیِ آموزش در ایران

مکتب‌خانه‌ها، از ابتدای هزارۀ پیشین تا نخستین سال‌های پادشاهیِ قاجار، نقطۀ به‌ هم‌ پیوستنِ خواسته‌های دینی، اجتماعی و زیستیِ مردمِ ایران بوده‌اند. کودکان در آن می‌آموختند که خدا، همسایه، خانواده، حکومت، نان، آب

| بخوانید |