چشم سوم | مروری کوتاه بر کارکردهای زبان
«زبانْ چشم سومی است که در باطن همنوع ما مینگرد.» (ژانـــــپل سارتر) ما، انسانها، خالی از هدف نیستیم. هرکس از ما در هر حالی هدفی
«زبانْ چشم سومی است که در باطن همنوع ما مینگرد.» (ژانـــــپل سارتر) ما، انسانها، خالی از هدف نیستیم. هرکس از ما در هر حالی هدفی
“زبانشناسیْ مطالعهی علمیِ زبان است.”(بیشترِ زبانشناسان) زبانشناسی را در یک جمله تعریف کردهاند. با تکجملهای کوتاه. با دو کلمهی ساده؛ “مطالعهی علمی” و “زبان”. انگاری
اوایل اسفند ۹۶، به هنگام خواندنِ کتابِ “اصول شکستهنویسی”، یادداشتکهایی را با مداد در گوشهکنارِ آن کتاب مینوشتم. چیزی در حدودِ دو سال بعد، وقتی
نامآواها یا اسمصوتها الفاظیاند که، بهطور معمول، از طبیعت گرفته میشوند و بیانگر صداهایی ازقبیل صوت خاصّ انسان یا حیوان و یا صوت بههم خوردن
تعریف شبهجمله شبهجملهها، عبارتهاییاند که از نظر ساخت، جملهی کامل محسوب نمیشوند؛ چون فعل ندارند. با این حال، معنایی مستقل و کامل را به شنونده
این فهرست ترکیبات و اصطلاحات عامیانهای است که در طی زمان از محاوره و کتابها جمعآوری شده و در گوشهای از دفتر ثبت کردهام. آ
دو نظام اصلی برای تقسیمبندی مسائل روانشناسی اجتماعی وجود دارد: نخست، مدل ششمحوری کلاسیک که هنوز در کتابهای درسی مثل آثار مایرز، هاگ و وگان
فقط تقسیمبندی ذهنی کافی است تا افراد علیه غریبههایی که هیچ خصومتی با آنها ندارند، تبعیض قائل شوند. در سال ۱۹۷۱، هنری تاجفل و همکارانش (Tajfel,
موفقیت همیشه از استعداد نمیآید؛ گاهی از نگاه دیگران زاده میشود. در سال ۱۹۶۸، رابرت روزنتال (Robert Rosenthal) و لورین جیکوبسون (Lenore Jacobson) با آزمایشی
جالب است که یکی از تأثیرگذارترین کشفیات در روانشناسی اجتماعی نه در آزمایشگاه، بلکه در کارخانهای شلوغ و پر سر و صدا به دست آمد.