میگویند برای نوشتن باید از “جمله” آغاز کرد، و «جملهنویسی» قدم اول در مسیر نوشتن است.
یعنی عملیکردن همان قانون یا حرف کلیشهای که: برای رسیدن به قلهها کافیست آرام به سویش قدم برداری، چون بالاخره روزی قدمها کارشان را خواهند کرد. (:
اما من حتی اهل دوِ ماراتن نیستم؛ فقط دوِ سرعتی. پس آن قانون را گاهی نادیده میگیرم و به سوی هدفم بهسرعت میدوم.
مثلا کتاب «از انشا تا نویسندگی» که یکیدو روز پیش پنجاه صفحهاش را خوانده بودم، امروز سیصد و سی و سه صفحهی دیگرش را خواندم. و حالا کتاب تمام شده. آن هم در دو روز. دوستش داشتم. کتابی خواندنی، پرنکته، پرنقل و پرمثال بود. بهخصوص که در آخر کتاب چند مقاله از نویسندگان محبوبم هم آورده بود.
حالا میروم سراغ یکی دیگر از کتابهای دوروبرم تا ببینم کدامشان تُورَم میکند.