وبگاه سیدعلی غفاری | روان‌شناسی اجتماعی

هویت ذهنی و تبعیض گروهی | بررسی آزمایش گروه‌های حداقلی تاجفل

فقط تقسیم‌بندی ذهنی کافی است تا افراد علیه غریبه‌هایی که هیچ خصومتی با آن‌ها ندارند، تبعیض قائل شوند. در سال ۱۹۷۱، هنری تاجفل و همکارانش (Tajfel, Billig, Bundy, & Flament, 1971) آزمایشی با عنوان «گروه‌های حداقلی» (Minimal Group Paradigm) طراحی کردند تا حداقل شرایط لازم برای بروز تبعیض میان گروه‌ها را بررسی کنند. در این مطالعه، ۶۴ دانش‌آموز پسر ۱۴ تا ۱۵ ساله از یک دبیرستان دولتی در بریتانیا انتخاب شدند. دانش‌آموزان به‌طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند، بدون اینکه تفاوت واقعی در توانایی یا روابط میان آنها وجود داشته باشد. پژوهشگران برای ایجاد حس عضویت در گروه، از معیارهای سطحی و نمادین استفاده کردند؛ به‌عنوان مثال، گروه‌بندی بر اساس انتخاب کارت یا نتایج یک آزمون ساده که توانایی واقعی دانش‌آموزان را ارزیابی نمی‌کرد.

در مرحله‌ی نخست، دانش‌آموزان به دو گروه تقسیم شدند. این تقسیم‌بندی بر اساس ترجیحات سطحی برای نقاشی‌های پاول کله یا واسیلی کاندینسکی انجام شد. این انتخاب‌ها کاملاً تصادفی بود و هیچ ارتباطی با مهارت یا علاقه واقعی دانش‌آموزان نداشت. هدف از این مرحله، ایجاد تعلق ذهنی به گروه و بررسی تأثیر آن بر رفتارهای تبعیض‌آمیز بود.

در مرحله‌ی دوم، دانش‌آموزان مأمور شدند ۶۴ واحد امتیاز را بین اعضای گروه خود و گروه مقابل توزیع کنند. این امتیازها می‌توانستند به جوایز واقعی تبدیل شوند و هر تصمیم جداگانه ثبت شد. نتایج نشان داد که حتی بدون رقابت واقعی یا انگیزه‌ی مادی ملموس، بیش از ۸۰٪ شرکت‌کنندگان تمایل داشتند منابع را به نفع گروه خود اختصاص دهند و گروه مقابل را محدود کنند.

تحلیل داده‌ها نشان داد که شرکت‌کنندگان نه تنها منابع را به نفع گروه خود بیشتر می‌کردند، بلکه تمایل داشتند فاصله‌ی میان امتیاز گروه خود و گروه مقابل را حداکثر کنند، حتی اگر این کار باعث کاهش منابع کل می‌شد. این رفتار نشان‌دهنده‌ی مکانیسم روان‌شناختی تقویت هویت گروهی از طریق مقایسه‌ی اجتماعی است؛ افراد با بزرگ‌نمایی ارزش گروه خود و کوچک‌نمایی گروه مقابل، هویت مثبت گروه خود را تقویت کرده و مرزهای اجتماعی را تثبیت می‌کنند.

این یافته‌ها اساس نظریه‌‌ی هویت اجتماعی تاجفل را شکل دادند و نشان دادند که رفتار گروهی و تبعیض می‌تواند صرفاً بر اساس تعلق ذهنی به گروه شکل گیرد و نیازی به رقابت واقعی، خصومت پیشین یا انگیزه‌ی اقتصادی ندارد. حتی حداقل تعلق ذهنی به یک گروه کافی است تا افراد انگیزه پیدا کنند از «خودگروهی» حمایت کرده و «دیگری» را محدود سازند.


مطالعه‌ی بیشتر↓

  • Tajfel, H., Billig, M., Bundy, R., & Flament, C. (1971). Social categorization and intergroup behavior.
  • Tajfel, H. (1974). Social identity and intergroup behaviour.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *