گاهی تصور میشود که قضاوت انسان همیشه محصول تفکر منطقی فردی است، اما پژوهشهای روانشناسی اجتماعی نشان میدهند که تعامل گروهی میتواند ادراک و تصمیمگیری را بهطور عمیق تغییر دهد. شناخت این فرایندها اهمیت دارد، زیرا بسیاری از رفتارهای روزمره، از انتخابهای ساده تا تصمیمات جمعی بزرگ، تحت تأثیر هنجارها و فشار اجتماعی شکل میگیرند. روانشناسی اجتماعی از دهههای نخست قرن بیستم، با تحقیقات تجربی مانند اثر اتوکینتیک و مطالعات میدانی مانند پژوهش غار راهزنان، زمینه را برای درک علمی این پدیدهها فراهم کرده است. این مقاله به بررسی دو پژوهش کلیدی موزافر شریف میپردازد و نشان میدهد که چگونه هنجارهای گروهی و تعامل میان گروهها میتوانند رفتار و قضاوت فرد را تغییر دهند، و چه سازوکارهایی در شکلگیری تعارض و همکاری بین گروهها نقش دارند.
در پژوهش اثر اتوکینتیک (Sherif, 1935)، موزافر شریف بهصورت تجربی بررسی کرد که هنجارهای اجتماعی چگونه در گروهها شکل میگیرند. او از پدیدهای ادراکی استفاده کرد که در آن نقطهای نورانیِ ثابت در اتاق تاریک، بهسبب خطای دید، متحرک به نظر میرسد. در مرحلهی نخست، شرکتکنندگان بهتنهایی میزان جابهجایی نور را تخمین زدند و پاسخها پراکنده بود. در مرحلهی دوم، همان افراد در گروههای سهنفره قرار گرفتند و پس از چند نوبت، تخمینها به عددی واحد نزدیک شد. در جلسات بعدی، حتی زمانی که شرکتکنندگان دوباره بهصورت فردی آزمایش شدند، همان عدد گروهی را تکرار کردند. شریف این پدیده را هنجارسازی گروهی نامید و آن را بهعنوان شاهدی تجربی بر تأثیر تعامل گروهی بر قضاوت فرد گزارش کرد. این مطالعه که در کتاب The Psychology of Social Norms (1936) منتشر شد، یکی از نخستین پژوهشهای تجربی بود که نشان داد تعامل گروهی میتواند بدون اجبار بیرونی، هنجارهای مشترک را شکل دهد.
در پژوهش غار راهزنان (Robbers Cave Experiment, 1954)، موزافر شریف و همکارانش به بررسی منشأ تعارض و همکاری بین گروهها پرداختند. در این مطالعهی میدانی، بیستودو پسر یازدهساله با پیشینهای مشابه، بدون اطلاع از هدف پژوهش، به اردویی در پارک ایالتی غار راهزنان در اوکلاهما دعوت شدند. پژوهش در سه مرحله اجرا شد:
- مرحلهی تشکیل گروه: شرکتکنندگان به دو گروه جداگانه تقسیم شدند و در فعالیتهای گروهی مانند ساخت اردوگاه و بازیهای جمعی مشارکت کردند تا هویت و تعلق گروهی شکل گیرد.
- مرحلهی رقابت بینگروهی: دو گروه در مسابقات و رقابتهای مستقیم قرار گرفتند؛ نتایج نشان داد که رقابت باعث افزایش خصومت، تحقیر متقابل و کلیشهسازی منفی نسبت به گروه مقابل شد.
- مرحلهی ایجاد اهداف مشترک: پژوهشگران برای کاهش تنشها، وظایف مشترک مشکلگشا مانند حمل و جابهجایی منابع اردوگاه طراحی کردند تا گروهها برای رسیدن به هدف مشترک مجبور به همکاری شوند. همکاری در این شرایط به تدریج تنشها را کاهش داد و تعاملات مثبت بین گروهها را بازسازی کرد.
این مطالعه نشان داد که تعارض میانگروهی غالباً محصول شرایط رقابتی موقعیتی است، نه خصومت شخصی، و همکاری هدفمند میتواند زمینهساز کاهش پیشداوری و بازسازی روابط اجتماعی شود (Sherif et al., 1954).
موزافر شریف با پژوهشهای اثر اتوکینتیک و مطالعه غار راهزنان نشان داد که هنجارهای گروهی و تعامل بین گروهها میتوانند بهطور مستقیم رفتار و قضاوت فرد را تحت تأثیر قرار دهند. آزمایش اثر اتوکینتیک روشن کرد که حتی در غیاب فشار مستقیم، تعامل گروهی میتواند معیارهای جمعی را در ذهن فرد تثبیت کند، و مطالعه غار راهزنان نشان داد که تعارض و همکاری بین گروهها بیشتر محصول شرایط موقعیتی است تا خصومت فردی. این یافتهها نه تنها پایههای تجربی مهمی برای روانشناسی اجتماعی فراهم میکنند، بلکه نشان میدهند که تحلیل رفتارهای فردی بدون در نظر گرفتن زمینه اجتماعی ناقص خواهد بود. بنابراین، درک سازوکارهای همنوایی، تعارض و همکاری گروهی همچنان زمینهای حیاتی برای تحقیقات آتی فراهم میکند و پرسشهای تازهای درباره چگونگی تأثیر محیط اجتماعی بر تصمیمگیری و تعاملات انسانی مطرح میسازد.
مطالعهی بیشتر↓
- Sherif, M. (1935). A study of some social factors in perception.
- Sherif, M. (1936). The psychology of social norms.
- Sherif, M., Harvey, O. J., White, B. J., Hood, W. R., & Sherif, C. W. (1961). Intergroup conflict and cooperation: The Robbers Cave experiment.