ضوابط زبان

زبان نوشتاری ضوابطی دارد که مواظبت از آن ضرورت بسیار دارد، زیرا با اندک ضربه خوردن آن، زبان تفاهم زیاد زیان می‌بیند و نظم و نظام کلام، گاه از اساس به هم می‌ریزد.

چنانچه به ضوابط زبان، بی‌اعتنایی شود، مثلاً، نویسنده‌ای عناصر جمله را به‌دلخواه خود با هم بیامیزد، هم زبان فارسی به مرور زمان و با تکرار و تقلید دیگر نویسندگان تباه می‌شود، هم فهم نوشته‌های بدترکیب او برای دیگر خوانندگان دشوار می‌شود.

البته منظور آن نیست که همۀ افراد، یک صرافت و فکر را به یک‌ شیوه و شکل بنویسند؛ بلکه مقصود آن است که در حالت معمول و عادی، جای هر واژه در جمله مشخص است و بی‌جهت نمی‌شود جای آن را تغییر داد. بله؛ جابه‌جایی عناصر جمله و نقل مکان آنها، گاه شایسته و گاه شاید لازم باشد، ولی، تمام‌ حرف این است که بی‌سبب نبایست واژه‌ها را در نوشته بی‌خانمان کرد و پادرهوا در جمله نشاند.

حتی ممکن است پس از جابه‌جایی نابه‌جای ارکان جمله، جمله مفهوم خود را از دست ندهد، ولی بی‌تردید، دیگر جمله از آن ظرافت و لطافتی که به هنگام چینش طبیعی ارکان و اجزایش داشت چند فرسخی دور افتاده است.

شاید مردم در گفتار طبق ضوابط نگارش گفت‌وگو نکنند ولی به هنگام نوشتن همان گپ‌وگفت تلاش می‌کند شیوا و شایسته بنویسند و آیین نوشتن را رعایت کنند.

بعضی گمان می‌کنند که رعایت ضوابط و توجه دائمی به آن، متن را از ظرافت و تازگی می‌اندازد. پرسش مهم از آنان این است که آیا نوشته‌های نفیسی و ندوشن و خانلری و دیگر نویسندگان بزرگ که پیرو قواعد و قوانین زبان فارسی بوده‌اند خشک و نازیباست؟!

عده‌ای دیگر ادعا دارند که باید نظم را در بی‌نظمی جست، اما این گروه بیان نمی‌کنند که چه سامانی در نابه‌سامانی واژه‌هاست که بایستی ما در پی‌اش دوان باشیم؟!

پس اگر متنی تهی از هرگونه رسایی و گیرایی است به‌جهت صحت و فصاحت آن نیست بلکه ناشی از ناخوشی آن و نشانۀ ناسازگاری آن با قواعد نگارش است.

لکن نباید دو نکتۀ مهم را فراموش کرد:

۱_ کمال کلام به جاه و جلال سوژه، شیوۀ شرح آن با التفات به ضوابط درست‌نویسی وابسته است؛

۲_ هیچ‌گاه نبایست آداب و آیین مرسوم نگارش جلودار نوآوری، شجاعت و خوش‌سلیقگی نویسنده باشد.

 

به اشتراک‌گذاری یادداشت
پیشنهاد مطالعه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *