چاق و لاغری پاراگراف

ریزترین بخشی که برای پی‌ریزی یک نوشته می‌شود بازشناخت پاراگراف است. پاراگراف فاکتوری است تأثیرگذار که از آن می‌شود در طرح و تنظیم نوشته سود بسیار برد.

اگر محتوای نوشته‌ای بسیار کم باشد و تاب طول و تفصیل نداشته باشد احتیاجی به پاراگراف‌بندی آن نیست. ولی به‌طورکلی هر نوشته‌ای، ولو کوتاه، شایسته بخش‌بندی است؛ به‌ویژه اگر فضای انتشار آن در وب، خانۀ خوانندگان کم‌حوصله، باشد.

نکته‌‌ای اساسی که در پاراگراف‌بندی باید به آن توجه داشت این است که پاراگراف کلکسیونی از جملات بی‌ربط نیست. هر پاراگراف آلبومی است از تصاویر که نویسنده از یک زاویۀ سوژۀ خود در ذهن دارد. هنگامی که نویسنده این تصاویر را درست در کنار هم قرار دهد در انتها _ در قالب نوشته _ تصویری روشن از حقیقتی واحد را به خواننده ارائه می‌دهد.

اما چاق و لاغری پاراگراف پیرو ایده و فکری است که نویسنده در بسط و پرواربندی مطلب دارد. معمولاً به هر میزان سوژۀ انتخابی پوشیده‌تر باشد پاراگراف‌ها پرپیچ‌وتاب‌تر و چاق‌تر خواهد شد. برای نمونه، چنانچه نویسنده‌ای بخواهد دربارۀ مسائل فنی و تخصصی یک دانش، جستار یا کتابی علمی‌پژوهشی بنویسد، شاید هر یک از پاراگراف‌های آن، به طور میانگین، به ده خط برسد.

البته عده‌ای، براساس قانونی جاافتاده و فراگیر که نگارنده به آن معتقد نیست، ادعا دارند که پاراگراف از یک جمله ساخته نمی‌شود و تنها در دو جا می‌توان تک‌ جمله‌ای را به شکل پاراگراف آورد: نخست. در مواقعی که نویسنده بخواهد بین بخش‌های پراکندۀ یک موضوع پیوستگی ایجاد کند، مانند: “اکنون بایست ملاحظه کرد که این نویسنده چه نقشی در ارتقای فرهنگ مردم این سرزمین داشته‌ است.” یا این جمله: “اسباب عقب‌ماندگی معنوی غرب از این قرار است:”. دو. به هنگام حکایت دیالوگ شخصیت‌ها در داستان و رمان.

نکتۀ پایانی این‌که پاراگراف را بایستی با سخنی آغازید که به واسپاری فکری از پاراگراف پیشین به پاراگراف پس از خود یاری می‌رساند.‌

به اشتراک‌گذاری یادداشت
پیشنهاد مطالعه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *